حریم سلطان یا حریم ایران؟ : درباره ترکیه و سریال هایش
این مطلب در سایت انسان شناسی و فرهنگ منتشر شده است:
در یکی از صفحات شبکههای اجتماعی، یک جوان ایرانی به دوستان خود آموزش میدهد که اگر میخواهند فوتبال تماشا کنند ولی به دلیل همزمان شدن پخش آن با پخش سریالهای ترکیهای شبکه جم، این کار در خانواده غیر ممکن است؛ چگونه میتوانند با دستکاری گیرنده ماهوارهای(ریسیور)؛ اعضای خانواده را فریب داده و با خیال راحت به تماشای فوتبال بپردازند! شاید عمل این نویسنده قابل سرزنش باشد ولی از طوفان سریالهایی خبر میدهد که در بسیاری از خانوادههای ایرانی در حال وزیدن است. طوفانی که نه تنها ایران بلکه بسیاری از کشورهای منطقه را هم زیر تهاجم خود قرار داده است. بخشی از پیام های رد و بدل شده در رسانههای اجتماعی نیز به قصه ها و بازیگران سریالهای ترکیهای اختصاص دارند. وقتی در نوار جستجوی گوگل و سایت یوتویوب کلمه سریال را به فارسی تایپ می کنیم بلافاصله کلماتی که به شکل خودکار در مقابل آن قرار می گیرند نام سریالهای پربیننده ترکیهای هستند. ماهنامه "زندگی ایدهآل" در شماره بهمن 1393 این پرسش را طرح کرد که آیا سوپر استارهای ترک جای ستارههای ایرانی را گرفتهاند؟". خبر شرکت برن سات(إBeren Saat) بازیگر نقش فاطما گل (Fatmagül') در انتخابات پارلمانی ترکیه در بسیاری از سایتهای خبری فارسی زبان منعکس شد. در ابتدا ببینیم واقعا چه خبر است؟
در سال 2008 درآمد ناشی از سریالهای تلویزیونی ساخت ترکیه حدود 10 میلیون دلار بود اما در سال 2013 این رقم به 150 میلیون دلار افزایش یافت. همچنین در سالهای قبل از آن، ترکیه هر قسمت از سریالهای خود را در حدود 500 دلار میفروخت ولی هم اکنون هر قسمت از این سریالها نزدیک به 200 هزار دلار فروخته میشوند[1]. در سال 2014 ساکنان 75 کشور دنیا حدود هفتاد سریال تلویزیونی ترکیهای را تماشا کردند. ترکیه در این سال نزدیک به 200 میلیون دلار درآمد داشته است و پیش بینی میشود که اگر همین روند ادامه یابد این کشور در سال 2023 حدود یک میلیارد دلار از طریق فروش سریالهای تلویزیونی بدست آورد. جالب آنکه در سال 2013 میانگین رشد سالیانه تولید سریال در دنیا 4.5 درصد؛ ولی در ترکیه 20 درصد بوده است[2]. در همین خصوص، سریال100 قسمتی نقره « GUMUS » یا آنچه که در کشورهای عربی توسط کمپانی پی.ام.سی. با نام « نور » پخش شد حدود 85 میلیون بیننده داشت. سریالهایی همچون(Muhteşem Yüzyıl) (به انگلیسی The Magnificent Century) -که شبکه ماهوارهای جم آنرا برای مخاطبان فارسی زبان با نام «حریم سلطان» پخش کرد- به 40 کشور فروخته شد که 22 کشور خاورمیانهای بودند. محبوبیت این سریال به حدی بود که کمپانی برگرکینگ به عرضه برگرهایی با نام تجاری عثمان برگر(Ottoman Burger) پرداخت. این سریالها علاوه بر درآمد مستقیم ناشی از فروششان، فواید دیگری نیز برای ترکیه به همراه داشتهاند که مهم ترین آن رشد چشمگیر ورود گردشگران به این کشور است. این اعتقاد وجود دارد که یکی از عوامل زمینه ساز رشد 350 درصدی گردشگر در سال های اخیر، پخش این سریال ها در کشورهای منطقه بوده است[3]. کم نیستند گردشگرانی که با آرزوی دیدن چهره بازیگران سریالهای مورد علاقه خود در خیابانهای استانبول قدم می زنند یا برای دیدن مکان های فیلمبرداری سریال « حریم سلطان» یا « نقره» به کاخهای این شهر میروند. علاوه بر این درآمدها، سریالهای ترکیه در کشورهای وارد کننده، درآمدهای جانبی نیز ایجاد کرده اند. برای مثال بسیاری از جوانان شهر کابل تیشرتهایی را خریداری میکنند که تصویر بازیگران سریال های ترکیه روی آنها حک شده است و یا گمانه زنیها بر آن است که این سریالها موجب گسترش سبک زندگی خاصی در کشور افغانستان شدهاند که برای مثال می توان به فروش و چیدمان مبلمانها و نیز گسترش غذاهای ترکیهای اشاره کرد[4]. نکته حائز اهمیت آن است که به تدریج این سریالها در برخی از کشورهای امریکای مرکزی که خود از مهمترین صادرکنندگان سریالهای تلویزیونیاند نیز مخاطبانی یافته است که برخی علت آنرا صحنههای اندک اروتیک و همچنین سبکهای عشق ورزی سنتی یا قدیمی در این سریالها میدانند که برای عدهای از ساکنان کشورهای امریکای مرکزی یادآور گذشته است[5]. طبیعتا چنین رشدی نمیتوانست از نگاه پژوهشگران رسانهای و جامعهشناسان کشورهای وارد کننده پنهان بماند. به همین دلیل گمانهزنیهایی در خصوص دلیل افزایش بینندگان این سریالها در کشورهای خاورمیانه ارائه شد.
داستان بیشتر سریال های ترکیه ای خیانت، روابط جنسی خارج از خانواده، طلاق، تجاوز ، فرزند نامشروع، عشق های مثلثی و نارفیقی است. در واقع بازنمایی چالشهای مدرنیسم در بافتهای اجتماعی و فرهنگی شبهسنتی-شبه مدرن از ویژگی های این سریالهاست. انسان شهرنشینِ دارای پیشینه سنتی که میخواهد با دنیای مدرن قهر نباشد و البته پایبندیهای دینی خود را نیز حفظ کند شخصیتی است که معمولا در این سریال ها بازآفرینی میشود. منتها در این سریالها نگاه ویژهای به مسائل و مشکلات زنان وجود دارد. زنانی که مردان جامعه سنتی آنان را طعمه و زنان این جامعه نیز آنان را رقیب خود میدانند! باید توجه داشت که طبق تحقیقات اولیه نویسنده این مقاله، بیشتر بینندگان این سریالها در ایران زنانِ دارای تحصیلات متوسط و رو به پایین هستند. این موضوع در خصوص کشورهای خاورمیانه هم صادق است[6]. نینا ماریا پاشالیدو(Nina-Maria Paschalidou) مستندساز یونانی معتقد است که زنان خاورمیانه در این سریالها مسائل و مشکلات خودشان را مییابند. در واقع این سریالها منعکس کننده صدا و نگاه زنان این منطقهاند. او برای مثال به سریال فاطما گل اشاره میکند. زنی که مورد تعرض و تجاوز مردان مختلف قرار گرفته است و برای حقش با جامعه میجنگد. « جنگ با جامعه برای حق » موضوعی است که معمولا زنان خاورمیانه بسیار مشتاق آنند و دغدغه آنان است. باید توجه داشت که تابوشکنی سریالهای ترکیهای یکی دیگر از عواملی است که در جذب مخاطب بیتأثیر نبوده است. این سریالها معمولا به دنبال موضوعاتی میروند که در جوامع خاورمیانهای تابو محسوب میشود. مثلا خیانت زن به شوهر یکی از موضوعاتی است که نمایش یا بررسی آن در شبکههای مختلف صدا و سیما(IRIB) ممنوع است. این در حالی است که در سالهای اخیر در رسانههای اجتماعی اخبار مختلفی در زمینه رشد آن در جامعه ایرانی مطرح میشود.
***
از هر زوایهای به سریالهای ترکیهای نگاه کنیم یک نکته قطعی است و آن تبدیل شدن ترکیه به مدلی برای توسعه در خاورمیانه است. برخی از تحلیلگران معتقدند که این سریالها در واقع زمینههای ذهنی لازم برای تبدیل ترکیه به مدلی برای توسعه خاورمیانه را فراهم میکند. آنچه که از آن با نام « قدرت نرم » ترکیه یاد میشود. کشوری که تلاش میکند عناصر مختلف سنت و مدرنیسم را با کمترین چالش تلفیق کند و مدل خاص خود را به خاورمیانه عرضه دارد. کشوری که تلاش دارد در عین حال به اصول دموکراسی نیز پایبند باشد. در واقع این سریالها تجربه ترکیهای مدرنیسم را بازنمایی میکنند. نادیا بیلباسی(Nadia Bilbassy) در مجله فارین پالیسی می نویسد که دولت ترکیه باید سپاسگزار این سریال ها باشد که توانستهاند به آسانی قلب و ذهن مردمان کشورهای عربی را این چنین تسخیر کنند. در یک نظرسنجی که در آن با 2000 نفر از ساکنان هفت کشور عربی مصاحبه شده بود حدود 75 درصد پاسخگویان بیان داشتند که « بسیار زیاد» به ترکیه علاقهمند هستند. جالب آنکه هفتاد درصد این پاسخگویان بیننده سریالهای ترکیه بودند و جالبتر آنکه توانسته بودند 15 بازیگر ترک را نام ببرند[7].این وضعیت تکرار دوباره این ایده است که یک تولید ساده تلویزیونی چگونی میتواند بر حیات اجتماعی اثرگذار باشد[8]. اینکه برنامههای تفریحی و سرگرمی که در ظاهر امر؛ دلالتهای سیاسی خاصی ندارند میتوانند آثار و نتایج سیاسی دربر داشته باشند.اما در این میان موضوع دیگری جلب توجه می کند: مخاطب ایرانی هر روز بیشتر از گذشته از دست می رود و به تماشای شبکههای مختلف ماهوارهای مینشیند. به تدریج نقش رسانههای رسمی در تأمین خوراک مورد نیاز ایرانیان به سمت صفر در حال حرکت است. دور نیست روزی که این رقم به صفر برسد.